
به گزارش یاسین اقبال خبرنگار پایگاه خبری همای پرس شکست یک بر صفر استقلال خوزستان در برابر گل گهر سیرجان، تنها یک باخت عادی در جدول ردهبندی نبود. این نتیجه، تصویری نمادین و غمانگیز از وضعیت بحرانی یک باشگاه با پیشینه بود که در گرداب بیپولی، بیخانمانی و مدیریت ناکارآمد گرفتار آمده است.
نقدی بر عملکرد و شرایط استقلال خوزستان
۱. مربی جوان در میدان مین:
امیر خلیفهاصل، مربی خوزستانی، در شرایطی سکان هدایت تیم را به عهده گرفته که باشگاه تقریباً هیچ چیز در چنته ندارد. انتصاب او حرکتی امیدوارکننده برای اعتماد به مربیان بومی بود، اما این اعتماد بدون پشتوانه مالی و ساختاری، بیشتر شبیه رها کردن یک قایق بی‧موتور در دریای طوفانی است.
نقد وارد به کادر فنی این است که در این بازی، هیچ نقشه جایگزین و خلاقیتی برای جبران ضعفهای عمقی تیم دیده نشد. اما سؤال اصلی اینجاست: آیا با این ترکیب و امکانات محدود، اساساً چه نقشهای قابل اجرا بود؟
۲. تراژدی “بیخانمانی”: بازی در نفت آبادان!
عبارت “بازی در زمین نفت آبادان” به تنهایی گویای تمام ماجراست. استقلال خوزستان، تیمی که نام یک استان بزرگ را یدک میکشد، حتی استادیوم ثابت و خانهای برای خود ندارد. این “بیخانمانی” نه تنها از نظر روحی بر بازیکنان تأثیر میگذارد، بلکه هواداران اصلی خود در اهواز را نیز از دسترس دور میکند.
بازی بدون حامیان پرشور در ورزشگاه به اصطلاح خانگی واقعی ، فاقد هرگونه انرژی و پشتوانه روانی برای بازیکنان بود.
۳. بحران ساختاری: دست خالی بدون پول و امکانات
گزارشها از وضعیت مالی اسفبار باشگاه و عدم پرداخت به موقع حقوق بازیکنان حکایت دارد. یک ورزشکار چگونه میتواند با انگیزه و تمرکز کامل بازی کند که آینده مالی خود و خانوادهاش مبهم است؟
“دست خالی بدون پول و زمین و امکانات”، دقیقترین توصیف برای این باشگاه است. وقتی باشگاهی فاقد ابتداییترین زیرساختها باشد، نمیتوان شکست آن را تنها به پای بازیکنان یا مربی جوان نوشت. این یک “شکست مدیریتی” در سطوح بالاست.
۴. عملکرد بازیکنان: بازی بدون روح
تیم در زمین، فاقد هرگونه ایده هجومی منسجم بود. خط میانه نتوانست ارتباطی بین دفاع و حمله ایجاد کند و خط حمله در انزوا و بیخدمتی به سر برد.
بازیکنان اگرچه در پست دفاعی منظم بودند، اما با یک اشتباه متمرکز در دقیقه ۱۷ توسط آرمان اکوان ، کار خود را باختند. این نشان میدهد که یک تیم فقیر، حق کوچکترین اشتباه را ندارد.
نقش گل گهر: بهرهبرداری از یک بحران
گل گهر سیرجان که خود نیز با محدودیتهای مالی دست و پنجه نرم میکند، اما حداقل از یک ساختار منسجمتر و برنامه مشخصتری برخوردار است. آنان وارد زمینی شدند که در مقابل یک تیم زخمی و بیپشتوانه قرار داشتند و با استفاده از تنها فرصت طلایی خود، سه امتیاز حیاتی را به خانه بردند. عملکرد آنان درس مدیریت منابع محدود بود.
یک شکست چندلایه
شکست امروز استقلال خوزستان را نمیتوان فقط در یک گل خلاصه کرد. این شکست، نتیجه چند عامل بود:
عامل مدیریتی: حاکمیت ناکارآمد و بیثباتی مدیریتی که باشگاه را به ورطه نابودی کشانده.
عامل مالی: تزریق نکردن منابع مالی که مانند قطع کردن اکسیژن از یک بیمار است.
عامل روانی: بیخانمانی، محرومیت از هوادار و عدم امنیت شغلی برای بازیکنان و مربی.
امیر خلیفهاصل و بازیکنان، قربانیان این سیستم ناکارآمد هستند، نه مقصران اصلی. تا زمانی که این بحرانهای ساختاری حل نشود، هر مربی دیگری هم که روی نیمکت این تیم بنشیند، محکوم به تکرار همین تراژدی است. امروز استقلال خوزستان نه تنها یک بازی، که مقداری از اعتبار و امید باقیمانده خود را نیز در زمین نفت آبادان باخت.
- نویسنده : یاسین اقبال
- منبع خبر : گزارش میدانی از بازی


























Sunday, 7 December , 2025